از «نون،خ» تا «پایتخت»؛ گرفتار تیغ تیز ممیزی
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۷۶۰۵۷
آفتابنیوز :
ماجرای ممیزی و سانسور در تلویزیون قصهای است که سر دراز دارد. از همان سالهای خیلی خیلی دور که شایعه شده بود ژاپنیها پیشنهاد خرید نسخه سانسورشده سریال «سالهای دور از خانه» یا همان اوشین خودمان را به صداوسیما دادهاند تا همین یک سال پیش که امیرمهدی ژوله کمپینی راه انداخت برای یاد کردن از موارد عجیب سانسور در زمان نوشتن سریالهای تلویزیونی که با استقبال بازیگران و نویسندگان دیگر هم روبهرو شد اما خیلی زود ژوله با تذکراتی روبهرو شد و تصمیم گرفت پی کمپینش را نگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از ابتدای سال۹۹ اما ماجرای ممیزی و سانسور در تلویزیون از آباژور و طراحی لباس برای بازیگران فیلم و سریالهای خارجی گذشته و سانسور سریالها و برنامههای داخلی حاشیهساز و جنجالساز شدند. از همان روزهای ابتدایی نوروز پخش فیلمهای محصول سینمای ایران با ممیزی اعتراض صاحبان فیلمها را به دنبال داشت و حاشیههایی درست کرد، اما تلویزیون که میخواست نشان بدهد با هیچکس سر شوخی ندارد به تولیدات خودش هم رحم نکرد و آنها را هم با ممیزی تغییر داد. سریالهایی که با مجوز و تایید تلویزیون ساخته میشوند اما یکباره در زمان پخش تیغ تیز ممیزی پیکرهشان را مخدوش میکند. البته که این روزها با گسترش شبکههای اجتماعی بازیگران و عوامل این سریالها و حتی برخی از برنامههای تلویزیونی در صفحات شخصیشان به این موضوع اعتراض میکنند و همین اعتراض بار دیگر خبرساز میشود و همین موضوع سانسور را از یک اتفاق عادی میان برنامهساز و تلویزیون به یک جنجال علنی میکشاند.
افزایش تعداد این جنجالها در ابتدای سال جدید انگار به قولی روی تلویزیون را در روی مردم باز کرد و دیگر سانسور یک موضوع پنهانی نبود و هر روز هم بیش از قبل شد. تلویزیون مثل همیشه برای این جنجالها هم هیچ توضیحی نداشت؛ اما در شبکههای اجتماعی این سوال بارها پرسیده شد که ممیزی و سانسور که همیشه بخشی از تلویزیون و برنامههایش بوده و طبق پروتکلهای خاص خودش انجام میشده اما ایراد کار کجاست که تیغ تیز ممیزی این روزها برای برنامههای داخلی تیزتر از قبل و حاشیهساز شده است؟ آیا ناشی از مشکلات مدیریتی در تلویزیون است یا چون این جنجالها در فضای مجازی که در این ایام شیوع کرونا رقیبی جدی برای تلویزیون شده است، برنامههای تلویزیونی را مطرح میکند تلویزیون ترجیح میدهد در قبال آنها موضعی نگیرد و سکوت کند تا قاعده بدنامی بهتر از گمنامی است کار خودش را انجام بدهد؟
ماجرای مهمانی که با قطع برنامه حرفهایش تمام شد!
یکی از پرسروصداترین جنجالهای تلویزیون در یکی دو ماه اخیر برمیگردد به حضور امیرحسین رستمی به عنوان مهمان در استودیوی برنامه «فرمول یک» و گفتوگویش با علی ضیا. بازیگر سریال «لیسانسهها» که با امیر کاظمی دیگر بازیگر این سریال در این برنامه حاضر شده بود به یکباره حرفهایی زد که مجری برنامه هم نتوانست جلوی او را بگیرد. همین موضوع باعث شد تا در میان حرفهای مجری برنامه قطع شود و امیرحسین رستمی و امیر کاظمی بدون خداحافظی از مخاطبان برنامه را ترک کنند و برنامه بدون هیچ توضیحی ادامه پیدا کند. این اتفاق هرچند با توضیحاتی در شبهای بعد از سوی امیرحسین رستمی و علی ضیا همراه شد اما جنجال آن حسابی در شبکههای اجتماعی تلویزیون را به سیبل منتقدانی تبدیل کرد که معتقد بودند تلویزیون میتوانست این ماجرا را طوری مدیریت کند که هم پاسخ پرسشهای مهمان برنامه داده شود و هم انگ کمتحملی تلویزیون در مقابل حرفهای متفاوت به این رسانه زده نشود.
«پایتخت» و ماجراهایش
فصل ششم سریال «پایتخت» از همان قسمت اول با کنایههای سیاسیاش تفاوت خود را با فصلهای قبل نشان داد و توجهها را به سمت خود جلب کرد. نقی معمولی در این فصل دیگر معمولی نبود و با یک تیرگی بر پیشانی آمده بود که حرفهایی بزند و از دغدغههایی بگوید که با فصلهای قبل تفاوت اساسی داشت. نماینده پاکدست سریال هم قرار بود نقد برخی از سیاسیونی باشد که با رای مردم به مجلس میروند و بعد دچار نسیان میشوند و مشغول دغدغههای خودشان! از همان قسمت دوم اما وقتی در یک مهمانی با حضور جمعی از اهالی شهر حاجی مالکی دیالوگ کمتری داشت برخی از سانسور حرفهای او نوشتند. بازیگر این نقش هم در صفحه شخصیاش از ممیزی زیاد بر سکانسهایش گلایه کرد. این ماجرا اما در قسمتهای بعد هم ادامه داشت و هر کدام از بازیگران به نوعی به سانسور سریال در صفحات شخصیشان واکنش نشان دادند. درنهایت سریالی که قطعا با مجوز و تایید شورای فیلمنامه تلویزیون ساخته شده بود گرفتار قیچی ممیزی شده بود و این مساله جنجالهای زیادی آفرید.
به همه این ماجراها اضافه کنید جنجالی که بر سر سکانس پایانی سریال رخ داد. جنجالی که این بار برعکس ماجراهای قبلی بر سر سانسور نشدن این سکانس به وجود آمد و تلویزیون مجبور شد برای آرام کردن فضا دو جلسه میزگرد برای سریال بگذارد تا کارگردان و مشاورش درصدد توجیه آن سکانس برآیند تا شاید آبی باشد بر آتش منتقدان سختگیر تلویزیون.
«نون خ» و خودسانسوری
فصل دوم سریال «نون، خ» یک هفته پس از پایان پخش «پایتخت» درحالی روی آنتن شبکه یک رفت که این شبکه هنوز به خاطر قسمت پایانی «پایتخت» تحت فشار بود. شاید همین موضوع باعث شد تا تلویزیون این بار محتاطتر عمل کند. حالا دیگر در قسمتهایی از سریال صداگذاری و تغییر دیالوگها مشخص بود و این موضوع با پست اینستاگرامی بازیگر نقش مهیار واضحتر شد. پاشا جمالی در صفحه شخصیاش با عصبانیت از ممیزی نوشت و از این گفت که لبهایش چیز دیگر میگوید و صدایشان حرف دیگری میزند!
پست اینستاگرامی سعید آقاخانی و رونمایی از سکانسی که تقلید یک پسربچه از بهروز وثوقی در فیلم «گوزنها» بود جنجال دیگری بود که بار دیگر رد پای ممیزی را در این سریال نشان داد. هرچند آقاخانی تاکید کرده بود که به دلیل طولانی بودن این سکانس این بخش از بازی این پسربچه بااستعداد حذف شده اما بسیاری در شبکههای اجتماعی ماجرا را بیربط به جنجال سکانس پایانی «پایتخت» ندانستند و از خودسانسوری آقاخانی و تیمش نوشتند.
این موضوع پس از پایان سریال در قسمت پانزدهم، درحالی که قرار بود ۱۷قسمت باشد، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت اما تهیهکننده سریال موضوع ممیزی در «نون، خ» را تکذیب کرد و گفت که با طولانیتر کردن قسمتهای پخش شده سریال را در ۱۵قسمت تمام کردهاند.
«کامیون» و جنجال دختران فوتسالیست
سریال «کامیون» که یکی از کمحاشیهترین سریالهای نوروزی تلویزیون بود در قسمتهای پایانی حاشیهساز شد آنقدر که دو شب، تکرار دو قسمت از سریال روی آنتن رفت و بعد در یکی دو قسمت با یک پایانبندی عجیب پخش سریال تمام شد. این موضوع باز هم اعتراض بازیگران سریال را در صفحات شخصیشان به دنبال داشت. اما ماجرا چه بود؟ در قسمتهای پایانی پای دختری فوتسالیست به قصه باز میشد که سکانسهایی از بازی او در زمین فوتبال هم در روند قصه وجود داشت. همین سکانسها باعث جدال میان تلویزیون و عوامل سریال شد و پس از پخش دو قسمت تکراری به جای قسمتهای جدید، در نهایت این تلویزیون بود که برنده این جدال شد و قیچی ممیزی بر بخش زیادی از قسمتهای پایانی سریالی قرار گرفت که طبق روال عادی تمام سریالهای تلویزیونی حتما از شورای فیلمنامه تلویزیون مجوز ساخت گرفته و براساس آن مجوز ساخته شده است. حال اینکه چه اتفاقی افتاده که خط قرمزهای تلویزیون جلوتر آمده و این سریال را با دردسر مواجه کرده را باید از مسوولان مربوطه پرسید.
گرد و خاک «زیرخاکی» پیش از پخش
هنوز سریال «نون خ» تمام نشده بود که پخش تیزرهای سریال ماه رمضان شبکه یک یعنی «زیرخاکی» آغاز شد. سریالی کمدی با بازی بازیگران مطرح سینما مثل پژمان جمشیدی و هادی حجازیفر و ژاله صامتی در کنار بازیگر کارکشته سینما و تلویزیون گوهر خیراندیش. سریالی که ضبط آن چندماه قبل تمام شده بود و بازیگرانش هر کدام به سراغ کار و زندگی خودشان رفته بودند اما همین موضوع برای سریال دردسرساز شد. دو، سه روز قبل از آغاز ماه رمضان به یک باره خبر توقیف «زیرخاکی» منتشر شد. کم کم گمانهزنیها برای علت این اتفاق آغاز شد تا ماجرا رسید به گوهر خیراندیش و حضور این بازیگر در خارج از کشور در جشن ازدواج فرزندش. جنجالی که یکی دو روزی شبکههای اجتماعی را درنوردید و افراد زیادی به آن واکنش نشان دادند اما در نهایت و به یکباره ماجرا حل شد و «زیرخاکی» که محصول سیمافیلم است به کنداکتور تلویزیون برگشت.
منبع: خبرآنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی همین موضوع سریال ها جنجال ها یک باره ساز شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۷۶۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودیهای شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعهای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب میشد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه میکند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترینها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژههای خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده میشود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژههای داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب میشوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیتهای خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگیهای مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب میآمد توانست یکی از مولفههای مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان میشود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در میآید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا میکند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار میدهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفههای موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روشهای نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانهای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و میکوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درستترین و علمیترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیتهای او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی میشویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترینها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفههای درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا میکنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانهها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد میشود، در برخی از گفتگوهای رسانهای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژهای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه میشود، اول از دست اندرکاران پروژه میخواهم که بخشهایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان میگذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام میدهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش میکند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگوهای رسانهای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاههای موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفهها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقیها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش میکنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمیدهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که میتوان در آهنگسازی فیلمهای «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدتهای زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش میکنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزههای دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر میآید میبایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی